معارضه کردن(دَ) مبارات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مقابله کردن دو حریف و مدعی با یکدیگر ادامه... مبارات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مقابله کردن دو حریف و مدعی با یکدیگر لغت نامه دهخدا
معارضه کردن ستیز کردن، جنگیدن، مخالفت کردن، مقابله کردن، رویارویی کردن ادامه... ستیز کردن، جنگیدن، مخالفت کردن، مقابله کردن، رویارویی کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد